در گذرگاه زمان...
خبر آمدنت، میرود باغ به باغ، میرود شهر به شهر، مردمان یمن و مصر وتونس، مردمان لیبی، مردمان بحرین،سوریه، همه عالم به تمنای تو بر خاسته اند، لحظه ی آمدنت نزدیک است. شور و حالی بر پاست

 

حکایت است که پادشاهی از وزیرخدا پرستش پرسید :
      
بگو خداوندی که تو می پرستی چه می خورد، چه می پوشد ، و چه کار می کند و اگر تا فردا جوابم نگویی عزل می گردی!!!

وزیر سر در گریبان به خانه رفت ...

وی را غلامی بود که وقتی او را در این حال دید پرسید که او را چه شده؟

و او حکایت بازگو کرد.

غلام خندید و گفت : ای وزیر عزیز این سوال که جوابی آسان دارد....


 



ادامه مطلب...
ارسال در تاريخ 24 اسفند 1389برچسب:خدا, حکایت , وزیر, غلام, پادشاه, خلعت,, توسط باران

هندویی عقربی را دید که در آب برای نجات خویش دست و پا میزند ...
هندو به قصد کمک دستش را به طرف عقرب دراز کرد اما عقرب تلاش کرد تا نیشش بزند !
با این وجود مرد هنوز تلاش میکرد تا عقرب را از آب بیرون بیاورد اما عقرب دوباره سعی کرد او را نیش بزند !!!
مردی در آن نزدیکی به او گفت : چرا از نجات عقربی که مدام نیش میزند دست نمیکشی ؟!
هندو گفت : عقرب به اقتضای طبیعتش نیش میزند طبیعت عقرب نیش زدن است و طبیعت من عشق ورزیدن ...
چرا باید از طبیعت خود که عشق ورزیدن است فقط به علت این که طبیعت عقرب نیش زدن است دست بکشم ؟!
هیچگاه از عشق ورزیدن دست نکش همیشه خوب باش حتی اگر اطرافیانت نیش بزنند...



 



ارسال در تاريخ 24 اسفند 1389برچسب:کمک,عقرب,نیش,هندو,طبیعت, توسط باران
ارسال در تاريخ سه شنبه 24 اسفند 1389برچسب:شعر,نسیم,آرزو,جوانی,, توسط آوای خسته ( هانیه )

چهارشنبه سوری :
در آخرین چهارشنبه سال مردم در مكانی دور هم جمع می شوند، آتش روشن می كنند و از روی آن میپرند در حالی كه زمزمه میكنند (زردی من از تو سرخی تو از من) با كمك آتش و نور كه سمبلهای خوبی هستند افراد امیدوارند كه راه خود را در این آخرین شب تاریك سال پیدا كنند تا به رازهای آغازین بهار برسند.

 

 

 

 

 

 

 

 

علاوه بر آن این عقیده وجود دارد كه ارواح گذشتگان افراد، در این روز دوستان و یاران خود را نظاره می کنند. در این آخرین چهارشنبه از سالی که در حال پایان است بسیاری از مردم خصوصاَ‌ بچه ها خود را در لباسی مخفی می كنند و در حالی كه با قاشق بر روی ظرفی می زنند به در خانه ها می روند و مردم برای رفع بلا چیزی به آنها مژدگانی می دهند به این سنت "قاشق زنی" می گویند. مردم برای اینكه آرزوهایشان به حقیقت بپیوندد به آنها انواع غذاها را می دهند، بعضی از این هدایای مردم عبارتند از : سوپ، آجیل، میوه، پسته، مغزبادام، فندق، انجیر و كشمش.
دیگر سنت این زمان فال گوش است، برای اینكار شخص آرزوئی می كند و در گوشه ای می ایستد (به طور مخفیانه) و سعی میكند با برداشت خود از حرف دیگران به حقیقت پیوستن آرزوی خود را محك بزند.

ارسال در تاريخ دو شنبه 23 اسفند 1389برچسب:چهارشنبه سوری,قاشق زنی,فالگوش,آتش بازی,ارواح,آجیل,, توسط آوای خسته ( هانیه )

 

بیجاره ثانیه شمار

 

http://www.asriran.com/files/fa/news/1389/8/16/155486_922.swf

 

ارسال در تاريخ یک شنبه 22 اسفند 1389برچسب:ساعت,, توسط آوای خسته ( هانیه )

 

 

در ادامه ی مطلب ، زندگی نامه و مواضع ایشان را مشاهده می کنید.

 



ادامه مطلب...
ارسال در تاريخ یک شنبه 22 اسفند 1389برچسب:, توسط آوای خسته ( هانیه )

 

با تو میشه با نسيم بیعتی همیشه کرد
میشه با پنجره ساخت توی گلدون ریشه کرد...

با تو از آینه ها میشه تا ستاره رفت
بی تو میشه زنده بود

زندگی نمیشه کرد...

میشه با شب راه اومد میشه از گریه گذشت
میشه گم شد تو قفس همه دنیا رو گشت...

میشه از رنگین کمون به طلوع گل رسید
روی خواب اطلسی پر پروانه کشید...

از قناری به قناری

میشه نور و بوسه برد...
از ترانه تا ترانه شاپرک میشه شمرد...

جنگل و میشه شنید میشه دریاچه رو گفت...
میشه رود رو دوره کرد میشه قله رو شکفت...

توی تکرار حق توسومه ساعت...
میشه پنهون شد و تقویمو پس زد...

میشه گم شد تو برگشت سپیده...
عکس ماه و به سقف قفس زد...

میشه با شب راه اومد میشه از گریه گذشت
میشه گم شد تو قفس همه دنیا رو گشت...

میشه از رنگین کمون به طلوع گل رسید
روی خواب اطلسی پر پروانه کشید...

از قناری به قناری
از قناری به قناری

از قناری به قناری میشه نورو بوسه برد
از ترانه تا ترانه شاپرک میشه شمرد

جنگل و میشه شنید میشه دریاچه رو گفت...
میشه رود رو دوره کرد میشه قله رو شکفت...

با تو میشه با نسيم بیعتی همیشه کرد
میشه با پنجره ساخت توی گلدون ریشه کرد...

با تو از آینه ها میشه تا ستاره رفت
بی تو میشه زنده بود زنده بود زندگی نمیشه کرد

 

 

ارسال در تاريخ شنبه 21 اسفند 1389برچسب:قناری,زندگی,زنده,ستاره,نسیم,بیعت,گریه,شاپرک,, توسط آوای خسته ( هانیه )

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

اگر اشتباه نكنم بايد كاغذ ديواري باشه كه بر روي ديوار نصب شده و فكر كنم هم مربو ط به دوران قبل از انقلاب باشه (با توجه به تيترا‍ژ پاياني بايد كاخ نياوران باشه) با نگاه دقيق و با توجه به نشانه ها ي فراماسونري مخصوصا بز  مي توانيد اين نشانه رو ببينيد، البته بايد بگم كه نشانه هاي ديگري را هم مي توانيد بر روي اين كاغذ ديواري ها پيدا كنيد، كه اون رو هم به عهده خود شما مي گذارم.

 

 

 

 

 

 

 

 

 بز فراماسونری در قهوه ی تلخ

اول بايد بگم كه با شناختي كه من از آقاي مديري كسب كردم،  حتما آقاي مديري ودوستانشون  از اين موضوعي كه مي خوام بگم كاملا بي اطلاع هستند.

 

 به تصوير خوب نگاه كنيد

 

  

 

 

 

 

 

ارسال در تاريخ جمعه 13 اسفند 1389برچسب:قهوه تلخ, فراماسونری,مدیری,بز شاخدار, توسط آوای خسته ( هانیه )

صفحه قبل 1 ... 8 9 10 11 12 ... 16 صفحه بعد